جمعه 29 دی 1391

انوشیروان خلعتبری


خدا را شکر که این دو برنامه‌ی من و تو در دو شب متوالی پخش شد تا فرصت مقایسه‌ی حاضر و آماده‌ای دست بدهد. یکی، دیشب، مسابقه‌ی انتخاب خواننده برای آکادمی گوگوش را می‌گویم که هومن خلعتبری نشسته بود آن‌جا و ادای ملت را درمی‌آورد و براشان زبان درمی‌آورد و مسخره‌شان می‌کرد و چنان از بالا به همه نگاه می‌کرد که انگار چه خبر باشد. دومی هم، امشب، بخش‌هایی از کنسرت انوشیروان روحانی را می‌گویم که پسرش رضا همراهی‌اش می‌کرد و معین و مارتیک و امیل ساین هم آمدند و برایش خواندند و روحانی پیرمرد هم با این قد و قواره و اسم و رسمش پیش پای تک‌تک‌شان بلند شد و به هر کدامشان یک جور احترام گذاشت و صد بار به جمعیت تعظیم کرد و با چه فروتنی دلنشینی خاطره‌ی اولین آهنگی را که در کودکی ساخت نقل کرد و چه خوب و موجز پسرش را به ملت معرفی کرد و این حرف‌ها.

خلاصه فرق هست بین آدم‌ها. داستان همان درخت و بار و بر بیشتر و سر پایین‌تر. نمی‌دانم، شاید هم ما از زمان عقب افتاده‌ایم. یعنی زمانه عوض شده است، ولی انتظار ما از رفتار و منش آدمی که نام هنرمند را یدک می‌کشد، هنوز همانی است که نمونه‌اش را در امثال روحانی می‌بینیم؛ یا در زبان در آوردن‌ها و مسخره کردن‌های خلعتبری نمی‌بینیم.

نظرات بازدید کنندگان

  1. رویا گفت:

    وای اصلا” هومن خلعتبری رو با هیچ کس مقایسه نکن. من این برنامشو ندیدم اما بوی بد تکبرش همه جوره بدجور توی ذوق می زنه! استااااااااااااااد هم هستن ایشون!

  2. Anonymous گفت:

    خیلی آدم مدعی و پر افاده ایه 🙂

  3. Anonymous گفت:

    خیلی عالی گفتی
    تکبر زشت‏ترین صفتیه که آدم می‏تونه داشته باشه.
    ولی یک همچین حسی رو من نسبت به شجریان هم دارم. نمی‏دونم درسته یا نه، ولی حس می‏کنم که او هم رفتارش خیلی خالی از تکبر نیست.

  4. محمود سارنگ گفت:

    همین امروز به همین فکر میکردم که این همه ایرونی…اینهمه تلاشل و استعداد..و در مقابل اون میزان تمسخر,وامصیبتا؛ایرانیان به کجا رسیدن؟!حال پشت پرده انتخابها و مشکلات عدید شخص خلعتبری بماند..

  5. فرزانه گفت:

    خیلی به نکته خوبی اشاره کردی. مقایسه جالبی بود. مرسی.

  6. شهریار گفت:

    من که امسال آکادمی رو ندیدم و نمی بینم…ولی با مطالعه در مورد هومن خلعتبری میشه به این نتیجه رسید یکی از مفاخر موسیقی ایران هستند . . .
    وقتی انیشتین زبونش رو روی جلد مجله ی تایمز در آورد انقدری تخریب نشد که هومن خلعتبری به خاطر ادا اطفاراش شد . . .
    درسته که جایگاه انیشتین و خلعتبری قابل مقایسه نیست ولی تعداد مخاطبهای “تایمز” و “من و تو” هم تقریبا همون نسبت رو دارن . . .
    شخصیت والای انوشیروان روحانی رو نباید چماغی تو سر یکی که یه جای دیگه و با یه منش دیگه پرورش پیدا کرده – ولی کارش رو بلده- کرد . . .

    • Oveis Rezvanian گفت:

      من کلا با بت ساختن و گنده کردن بی‌دلیل آدم‌ها موافق نیستم. حالا خلعتبری یا هر کس. این در مورد این فرمایش شما که ایشان یکی از مفاخر موسیقی ایران هستند.

      حالا با فرض این که فخر موسیقی هم باشند، چیزی از ضرورت برخورد محترمانه و ادب و تربیت کم نمی‌کند.

  7. صدفی گفت:

    همون لحظه که اون هومن با اون اعتماد به نفسش داشت مردم رو اونطوری ضایع و نا امید میکرد یه لحظه فکر کردم اگه من جای یکی از اون شرکت کننده ها بودم و اون با من اینطوری رفتار میکرد چه حال بدی بهم دست میداد و چقدر از هر چی هنره زده میشدم.. واقعا آدم بی ملاحظه ای هست و اسم این بی ادبی رو هم میذارن یونیک نس و کوول بودن!

  8. آریا گفت:

    هومن خلعتبری خیلی بیشتر از چیزی که واقعا هست، گنده شده. معلوم هم نیست چرا ملت ما اینقدر جوگیر هستن و آدمها رو الکی بزرگ میکنن.

  9. مهرناز عمرانپور گفت:

    با آقای شهریار موافق نیستم. حکایت هومن خلعتبری حکایت روانپزشکیه که خودش اعصابش ناراحت تر دیگران باشه و تند با بیماراش رفتار کنه. اول باید دید هنر چیه؟ هدفش چیه؟ ویژگیهاش چیه؟ و بعد دید که آقای خلعتبری در چهارچوب هنرمند میگنجه یا خیر. ایشون جسم هنر رو دارند ولی سهمی از روح هنر نبردند. هنر برای آدمهای اینچنینی تجارتیست مثل بقیه تجارتها.

  10. شهرام گفت:

    آقاجونا سخت نگیرید! این تنها یه برنامه‌ی سرگرمی هست و نه نشان دهند‌ه‌ی همه‌ی فرهنگ ما است و نه همه‌ی موسیقی ما. اتفاقن آدم‌های مناسبی هم انتخاب شدند. هم سواد موسیقی دارند و  هم به نوعی بلدند نقش خودشون رو بازی کنند. کارهای هومن خلعتبری برنامه‌ رو از حالت یک نواخت خارج می‌کنه و در کنار شخصیت آرام بابک سعیدی یک تضاد طنز‌آمیز درست می‌کنه تا برای مخاطب «اصلی» برنامه که عوام هستند کشش داشته باشه. وگرنه نه قراره از این برنامه خواننده‌ای بزرگ بیرون بیاد و نه کیفیت کار این اجازه رو می‌ده. خودشون هم به همین مساله اشاره کردند. این برنامه اگر بتونه عامه‌ی مردم رو به موسیقی نزدیک تر بکنه خیلی اتفاق خوبی است. درست مثل وقتی که بامداد خمار چاپ شد و خیلی ها به خاطر آشتی مردم با داستان خوانی خوشحال شدند و گرنه رمان خوان واقعی می‌دونه آثار فاخر کدام هستند و موسیقی گوش کن واقعی هم خوراکش را در این برنامه جستجو نمی‌کنه.

دیدگاه شما