سه شنبه 17 مرداد 1391
از نکردنهایم
چند سالیست که این خانه را علم کردهام؛ اما هنوز که هنوز است، وقتی مدتی چیزی نمینویسم، غریبی میکنم و دیگر دستم به نوشتن نمیرود. مانند کسی میشوم که مدتیست بهش زنگ نزدهام و حالا دیگر رویم نمیشود سراغش را بگیرم. چارهاش این است که شانس بیاورم و تصادفی همدیگر را جایی ببینیم که سلام و علیکی کنیم و یخمان باز شود. یا اینکه کسی و چیزی بهانهی دیداری شود برایمان که این غریبی بشکند.
زندگیام پر است از زنگهایی که باید میزدم و نزدم. نامههایی که باید میدادم و ندادم. جاهایی که باید میرفتم و نرفتم. احوالی که باید میپرسیدم و نپرسیدم. حالا هم چند سالیست که یاداشتهایی که باید مینوشتم و ننوشتم، اضافه شده است به این سیاهه.
نمیدانم هیچکدام از این پشت صحنهی گفتوگوهای صدا و سیما با ملت و سوتیهای ملت را دیدهاید یا نه. دیدنشان هم دل آدم را درد میآورد از خنده و هم گاهی میسوزاند از سادگیها و بدبختیهای این مردم. در یکی از این فیلمها مصاحبهکننده از پیرزن مصاحبهشونده میپرسد که آیا مسؤولان، هیچ کاری برای حل مشکل کردهاند یا خیر؟ پیرزن هم جواب میدهد که نخیر, نکردند. اگر میکردند، اینطور نمیشد! مصاحبهی بعدی هم با پیرمردی بود که در بیان انتظاراتش از شهردار آبعلی معتقد بود که شهردار خوب نکرده است! (این را میگویم. ثانیه ۲۸ به بعد)
حالا من هم، مثل همان مسؤولان، زندگیام پر است از نکردنها. من شهردار آبعلیام. من قهرمانِ نکردنهایم.
نظرات بازدید کنندگان
دیدگاه شما
با این تیتری که زدهای آدم هرچه بگوید سوءتعبیر میشود. به هر حال من دربارهی تو نظری عکس آنچه که خودت گفتهای دارم. در هر دو معنای دور و نزدیکش!
منم با بهروز موافقم. من تا حالا نمی دونستم که تو از اون زنگ نزدن ها و به اصطلاح بچه ها پیچوندن ها ناراحت هم می شدی… 😉
من هم با بهروز و کامران موافقم
دم بهروز و کامران گرم
تیتر پیشنهادی برای این مطلب با توجه به نظر کامران می توان گفت
” از پیچوندن هـــــــــــــایت”
تو قهرمان افکار پس ذهن آن نکرده هایت هستی (چه به معنی دور یا نزدیک)
چیزی به اسم توجیه!!
parageraafe avvalesh kheili vase man pish umade..mesle alaan..ke ye aalame harf aram o engar rum nemishe beram be weblogam sar bezanam