شنبه 29 مرداد 1390

اصلاح‌طلب خوب٬ اصلاح‌طلب مرده است


این یادداشت را در روزنامه‌ی روزگار این‌جا بخوانید.



گفت‌وگوی اخیر آقای علی مطهری با خبرگزاری فارس نکات جالب توجهی را در درون خود جای داده است که اگرچه تمامی آن‌ها به زعم نگارنده منطبق با واقعیت و انصاف نیست٬ اما به مصداق لنگه کفشی در بیابان٬ باید در روزگاری که حق و حقیقت‌گویی به کیمیایی نایاب بدل شده است و اصولا حرف حقی به گوش نمی‌رسد٬ قدردان کسی بود که دست‌کم بخشی از حقیقت را بر زبان می‌آورد.

صرف‌نظر از دیدگاه‌های شخصی ایشان درباره‌ی افراد و جریان‌ها سیاسی -که از سلیقه‌ای به سلیقه‌ای می‌تواند متفاوت باشد- دست‌کم یک ایراد اساسی به سخنان ایشان وارد است که این ایراد در جای‌جای صحبت تکرار شده است. آقای مطهری در چندین بخش از صحبت‌های خود از اصلاح‌طلبان –به زعم ایشان- تندرو سخن گفته و به طور مشخص از آقایان بهزاد نبوی و تاج‌زاده به عنوان نمونه‌هایی از این طیف نام برده است. در نظر ایشان بازی و رقابت سیاسی میان اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان زمانی قابل قبول است که این آقایان پیش از شروع بازی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شده و به دیگر کلام٬ حق حضور در این رقابت را نداشته باشند. جان‌مایه‌ی صحبت‌های آقای مطهری در این جمله‌ی کلیدی نهفته است که:

تصور من در آن زمان این بود که ممکن است افرادی تندرو مثل بهزاد نبوی و تاج‌زاده مجلس را به دست بگیرند. اما وقتی وارد مجلس شدم دیدم اصلاح‌طلبان موجود در مجلس هشتم کبریت بی‌خطر هستند.

به این ترتیب٬ آقای مطهری رقابت سیاسی را نه به معنای واقعی آن و با حضور رقبای جدی و قدر٬ که به شکلی نمایشی و برای خالی نبودن عریضه ترجیح می‌دهند و به دیگر کلام٬ در نظر ایشان اصلاح‌طلب خوب اصلاح‌طلب کبریت بی‌خطری است که نه در رقابت و انتخابات برای ایشان و دوستانشان ایجاد مشکل و دشواری کند و نه بعدتر در تصمیم‌گیری‌های مجلس قدرت عرض اندامی داشته باشد. اصلاح‌طلبان باید باشند تا آقای مطهری و دوستانشان بتوانند در رقابتی آبرومند شرکت کنند٬ اما نباید این بودن چنان باشد که برای ایشان ایجاد اشکال و مشکلی کند.

تا این‌جای کار ایرادی ندارد. یعنی می‌توان پذیرفت که نگاه آقای مطهری به عرصه‌ی رقابت انتخاباتی این‌گونه است و مانند بسیاری دیگر ترجیح می‌دهد با رقبای قدرتمند طرف مقابل روبه‌رو نشده و تنها با کبریت بی‌خطرهایی مواجه باشد که هم ظاهر قضیه‌ی انتخابات را برای ایشان و یارانشان حفظ کنند و هم پیروزی در عرصه‌ی رقابت را برای ایشان دشوار نکنند. اما ایراد این‌جاست که ایشان به راحتی پذیرفته و اظهار هم می‌کنند که حذف آن رقبای قدرتمند وظیفه‌ی شورای نگهبان است و اگر هم پیش از این در انتخاباتی این افراد مجال حضور پیدا کردند٬ از ضعف و کوتاهی این شورا بوده است:

مجلس ششم در شرایطی به وجود آمد که شورای‌ نگهبان در انفعال قرار داشت و علی‌رغم میل خود نتوانست بسیاری از کاندیداهای اصلاح‌طلب را رد صلاحیت کند. هرچند می‌خواست امثال تاج‌زاده و بهزاد نبوی را رد صلاحیت کند اما فضای جامعه به نفع دوم خرداد و خاتمی بود، بنابراین شورای‌نگهبان تساهل به خرج داد. اما امروز این گونه نیست و آنها بسیار دقیق عمل می‌کنند. بر همین اساس چنین افرادی امکان ورود به انتخابات را ندارند؛ از این رو کسانی که تأیید صلاحیت می‌شوند، شبیه اصلاح‌طلبان فعلی مجلس هشتم خواهند بود.

به این ترتیب٬ ایشان هیچ ابایی از طرح این نکته ندارند که نه تنها بازی سیاسی را با حضور حریفی ضعیف و ناتوان می‌پسندند٬ بلکه از سازوکارهای نظارتی هم انتظار دارند به هر طریق ممکن جلوی حضور رقیب توانمند را بگیرند تا انتخاب ایشان و دوستانشان به اشکال و مشکلی برنخورد. این شیوه‌ی حضور دقیقا به این می‌ماند که در بازی فوتبال یکی از دو طرف اسامی چند نفر از قوی‌ترین بازیکنان طرف مقابل را به داور مسابقه بدهد و از او بخواهد پیش از شروع بازی این چند نفر را از زمین بیرون کند تا طرف اول بتواند با آسودگی خاطر وارد زمین شده و بازی را به تصاحب خود درآورد.

آقای مطهری اگر به درستی مواضع خود اعتقاد داشته و از موقعیت خود و دوستانشان در میان رای‌دهندگان مطمئن هستند٬ اگر یقین دارند حتی با حضور اصلاح‌طلبان اصلی و قدرتمند –و نه فقط کبریت بی‌خطرهایشان- همچنان مردم ایشان و دوستانشان را مورد اعتماد و انتخاب قرار خواهند داد٬ به جای تشویق نهادهای نظارتی برای حذف این رقبا از این نهادها بخواهند راه را برای حضور همه باز کنند تا مشخص شود جایگاه و وزن هر طرف تا چه اندازه است.

به راستی اگر اصول بازی در نگاه آقای مطهری –که از معتدل‌ترین اصول‌گرایان است- تا این حد غیرمنصفانه و دور از واقعیت‌ها و الزامات رقابت‌های سیاسی جهان امروز است٬ از دیگر اعضای این طیف چه انتظاری می‌توان داشت و اصلا سوال این‌جاست که چرا اصولگرایان که –به زعم خودشان- از موقعیت سیاسی و پایگاه اجتماعی خود مطمئن هستند٬ تا این حد از قرار گرفتن در رقابتی واقعی و برابر هراس دارند؟ مگر نه این‌که علی‌القاعده آن را که حساب پاک است٬ نباید از محاسبه و امتحان باکی باشد؟

نظرات بازدید کنندگان

  1. متن بیانی شیوا دارد و تاثیرگذار، گر چه کسی که با صراحت چنین موضعی می گیرد حقیقتن به دنبال پاسخ نیست.

  2. اويس گفت:

    منظور من هستم یا مطهری؟!

  3. Anonymous گفت:

    این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

  4. Anonymous گفت:

    این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

دیدگاه شما