پنجشنبه 15 دی 1390
اینترنت ملی و دستمریزاد به برادران خدمتگزار
من سوادم در مسایل فنی مربوط به کامپیوتر و اینترنت و اینچیزها آنقدرها بالا نیست. در همین حد که درد خودم را چاره کنم و کامپیوتر شخصیم را سرپا نگه دارم و ارتباطم به اینترنت را تیار کنم و نهایتش اگر کارم به خنسیای چیزی افتاد٬ یک ویندوزی عوض کنم یا فلان نرمافزار را نصب و حذف کنم و از همین سیاق کارها.
حالا با همین سواد نیمبندم٬ آنقدر این روزها اینجا و آنجا دربارهی اینترنت ایران و سرعت پایین و مشکلات فراوانش و البته این داستان اینترنت ملی گپ و گفت شنیده و خواندهام که چیزهایی دستگیرم شده است. ظاهرا قضیه از این قرار است که دارند شیر فلکهی اینترنت را طوری دستکاری میکنند که دسترسی کاربران به سایتهای داخلی و البته مورد تأیید با سهولت و سرعت بیشتری انجام شود و در مقابل سایتهای خارجی که امکان نظارت بر آنها وجود ندارد و لابد احتمال گمراهی بیشتری ازشان میرود٬ سختتر به دست بیایند. به این ترتیب ممکن است فردا روزی برسد که برای باز شدن حتی صفحهی گوگل ناچار باید چند دقیقهای چشمانتظار بود و در عوض باز شدن سایتهای مورد تأیید داخلی نظیر تابناک و خبرگزاری فارس و امثال اینها به طرفهالعینی صورت بگیرد. بدیهی است در چنین شرایطی که حتی سایتهای مجاز خارجی (نظیر همین گوگل) سرعتشان پایین بیاید٬ دیگر باید فاتحهی استفاده از ویپیان و فیلترشکن و استفاده از سایتهای فیلترشده نظیر فیسبوک و اینها را خواند.
با فرض اینکه داستان را درست فهمیده باشم و همین باشد که گفتم٬ به نظرم فکر خوبی به ذهن برادران رسیده است. چرا که در این شیوه٬ به جای فیلتر کردن سایتهای نامطلوب٬ هزینههای دسترسی به آن را بالاتر بردهاند. شاید بگویید قبلا هم همین داستان بالا بردن هزینهی دسترسی بود. چرا که کاربر باید به دنبال راههای جایگزین نظیر فیلترشکن و ویپیان میگشت تا بتواند درد خودش را درمان کند. درست میفرمایید. اما تفاوت اینجاست که در این شیوهی جدید٬ اولا هزینهها به شکل قابل توجهی بالاتر رفته است. یعنی دیگر صحبت از خرید یک ویپیان ۴-۵ هزار تومانی نیست. بحث بر سر زمان است که سخت بتوان قیمتی برایش گذاشت. خودم را که فکر میکنم٬ میبینم حاضرم برای ورود به مثلا همین فیسبوک هزینهی فیلترشکن را بدهم٬ اما اگر قرار باشد برای دیدن هر صفحه ده دقیقه پای کامپیوتر معطل شوم٬ از خیرش میگذرم و بیخیالش میشوم. معنیش این است که این شیوهی جدید هزینهی بیشتری را به کاربر تحمیل میکند و لاجرم کاربرهای بیشتری تسلیمش میشوند و میروند پی کارشان.
نکتهی دوم اینکه شیوهی سنتی گذشته به هر حال چارهای داشت. میشد با همان ویپیان یا فیلترشکن کوفتی دوا درمانش کرد و راهی بهش یافت. اما این مرض جدید لاعلاج است بدمصب. کاری نمیتوان کرد سرعت را. به چه کسی میتوان شکایتش را کرد. چه دوا درمانیش میتوان کرد. نه یقهی ISPرا میتوان گرفت نه هیچ کس دیگری را. باید سوخت و ساخت.
نکتهی سوم هم این که این شیوهی جدید دستکم در ظاهر رسوایی کمتری برای متولیان امر و برادران خدمتگزار به همراه دارد. چرا که به جای آنکه سایت نامطلوب را فیلتر کنند که سر و صدایش دربیاید و براشان شاخ شود٬ راحت فتیلهی سرعتش را پایین میکشند. اینطوری٬ هم –به زعم خودشان- حفظ ظاهر کردهاند و سایت را فیلتر نکردهاند و هم در عین حال کاربرهای سایت را در داخل کشور تا سطح چشمگیری کاهش دادهاند. من که میگویم اصلا برادران خدمتگزار بعد از این که این شیوه را عملی کردند٬ فیلتر تمام سایتها را بردارند و باز کنند همهی درها را. اینطوری میتوانند قیافهی آزادمنشانهای هم به خودشان بگیرند و قمپز در کنند که در ایران هیچ سایتی فیلتر نیست و از این حرفها. دروغ هم نگفتهاند. حالا تا دنیا بیاید بفهمد این حقهی جدید چیست و از کجا آب میخورد٬ برادران چند ماهی زمان خریدهاند.
خلاصه اینکه برادران دست مریزاد! راهش را پیدا کردهاید. همین مسیر را بگیرید و صاف پیش بروید. نگران چالهچوله و گودال و دستانداز هم نباشید.
چالهچولهای در کار نیست. چالهچوله و گودال و دستانداز خود شما هستید.
دیدگاه شما