پنجشنبه 28 مهر 1390

رقص در تاریکی


ساختمانی که درش زندگی می‌کنم٬ راهروهایش چشم الکترونیک دارد که وقتی کسی واردش می‌شود یا در خانه‌اش را باز می‌کند و پا توی راهرو می‌گذارد٬ روشن شود. بعد هم که طرف رفت پی کارش٬ یک دقیقه‌ی بعد خودش خاموش می‌شود. گذاشته‌اندش که لامپ‌ها بیخودی روشن نمانند و برق هدر نرود.

آمارش را گرفته‌ام و به تجربه دستم آمده است که چشم‌ها نقاط کور انگشت‌شماری هم دارند که در آن نقاط حرکت اشیا یا افراد را نمی‌بینند. حالا مدتی است یکی از تفریحات زندگیم شده است این که ذره‌ذره این نقاط را کشف کنم و پیش بروم. تا همین‌جایش توانسته‌ام نزدیک ۳ متر از در آپارتمانم فاصله بگیرم٬ بدون این‌که چشم الکترونیک مرا ببیند و چراغ‌ها را روشن کند. جذابیتش این‌جاست که هر قدم ترفند خودش را دارد؛ بعضی جاها باید مماس با دیوار حرکت کرد٬ بعضی جاها باید نشسته جلو رفت٬ بعضی جاها هم کجکی. کار بسیار ظریف و حساسی است و به معنای واقعی همه چیزش به مویی بند است. هدفی که تا پایان این نیمسال تحصیلی برای خودم تعریف کرده‌ام این است که بتوانم بدون دیده شدن توسط چشم و روشن شدن چراغ‌ها خودم را به آسانسور برسانم و از راهرو خارج شوم که اگر در دستیابی به این مهم موفق باشم٬ هدف بعدی‌ام این خواهد بود که تا پیش از پایان مقطع دکترا بتوانم رقص‌کنان یک دور تا آن سر راهرو بروم و برگردم و بعد سوار آسانسور شوم٬ بدون این‌که چراغی روشن شود.

دارم تمرین می‌کنم برای جام ملت‌های آسیا و بعد از آن هم باید آماده شوم برای جام جهانی. چیزی که دلم می‌خواهد بدانید این است که اگرچه در باشگاه‌های اروپایی مشغول به تمرین هستم٬ اما همیشه آماده‌ام برای بازی‌های ملی به کشورم برگردم و پیراهن ملی‌ام را بپوشم. البته نکته‌ای نگرانم می‌کند و آن این‌که شنیده‌ام در ایران انتخاب‌ها بیش از آن‌که بر مبنای صلاحیت و شایستگی افراد باشد٬ به روابط و مسائل حاشیه‌ای بستگی دارد. البته بعید می‌دانم این شایعات واقعیت داشته باشد؛ ولی به هر حال اگر کسی آمار دقیق‌تری دارد٬ ممنون می‌شوم در جریانم بگذارد.

نظرات بازدید کنندگان

  1. Anonymous گفت:

    البته شما که در گذشته به کمک دامادتون کارپیدا کردین چرا؟ حتما بر اساس صلاحیت شما بوده نه ؟خانواده شماو پارتی بازی؟

  2. Anonymous گفت:

    اگه بتونی‌ اینکار رو موفقیّت آمیز انجام بعدی تونستی‌ توی زندگی‌ یک کار مفید انجام داده باشی‌

  3. Anonymous گفت:

    این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

  4. Anonymous گفت:

    ناخوداگاه یاد فیلم Entrapment و صحنه دزدی قطعه هنری توسط Catherine Zeta-Jones افتادم 🙂

  5. Anonymous گفت:

    این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

  6. مصطفی گفت:

    من تو خونه قبلی ام این کار رو می کردم با این تفاوت که آخرش برای این سنسورها یک علامتی هم نشون می دادم به معنای موفق باشید. خوشم اومد یکی دیگه هم از همین کار می کرده یه جای دیگه دنیا… البته این خونه جدیده از اینا نداره این ه که آمادگی بدنی ام رو از دست دادم بعیده به تیم ملی دعوت شم… حیف!