درِ باغ سبز
غروب از میدان انقلاب سوار یکی از این تاکسیهای سیدخندان شدم. همین که راه افتادیم٬ از ضبط ماشین آوازی از عبدالوهاب شهیدی را شنیدم که قبلا به گوشم نخورده بود. از راننده پرسیدم این کدام اجرای شهیدی است؟ برنامهی گلها است٬ چه است. راننده گفت نمیداند. بعدش هم اضافه کرد ضبط نیست٬ رادیو است. تعجبم دو چندان شد٬ به همراه خوشحالیای که مگر رادیو از این چیزها پخش میکند؟ راننده توضیح داد که یکی٬ دو ماهیست این ایستگاه رادیویی شروع به کار کرده و فقط هم موسیقی اصیل ایرانی پخش میکند. کیف کردم. گفتم چه عالی. چه عجب یک جایی در این مملکت کسی کار درست و حسابیای ازش سر زد. خوشحال شدم.
رفته بودم در بحر صدای خاطرهانگیز عبدالوهاب شهیدی٬ که مسافر بغلیام آرام سرش را بهم نزدیک کرد و گفت: زیاد خوشحال نباش آقا جان. این هم برنامهشان است. گفتم برنامهی چی؟
گفت: نه که انتخابات نزدیک است٬ این هم نقشهشان است که دوباره سر مردم را شیره بمالند و بکشندشان پای صندوقها. از الان کمکمک مهربانیشان گل میکند و در باغ سبز نشان میدهند تا زمان انتخابات که به مردم نیاز دارند٬ تنها نمانند.
بعد سری تکان داد و انگار با خودش باشد٬ زیر لب دو٬ سه بار تکرار کرد: اینها همهش برنامه است.
الان که آخر شب است٬ هنوز در فکر آن بابا و حرفهایش هستم. اینکه بدبینی و بیاعتمادی تا کجا در ذهن و فکر مردم رخنه کرده است. اصلا انگار ملت همه دچار توهم توطئه شدهاند. نمیدانم٬ شاید هم درست میگویند.
پ.ن. تا برسیم سیدخندان٬ به جز شهیدی٬ از محمودی خوانساری و قوامی هم چیزهایی پخش کرد. عالی بود همهی انتخابهایش. مخلص کلام اینکه باز شدن چنین راههایی در صدا و سیما و پخش چیزهای از این قبیل را٬ لابهلای اینهمه برنامههای مزخرف و بیمحتوا٬ باید به فال نیک گرفت؛ حتی اگر به قول آن بابا در باغ سبز باشد.
بی اعتمادی همه جا ریشه دونده
بیشتر از همه به خود شخص سخت می گذره
ولی خوب چاره ای نیست!دید منفی ناخودآگاه به سراغش میاد
گاهی خسته میشه از نگاه مثبت و امید واهی
چه فرکانسی بود؟ نام برنامهاش رو میدونید؟
طرف اشتباه می کرده. در باغ سبز مال قدیمها بود. الان دیگه حتی در باغ سبز هم نشون نمی دهند.
فکر می کنم تو در جایگاهی نیستی که از این حرفها بزنی
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
به قول فیلم دایی جان ناپلئون توطئه اینها همش کار انگلیسی هاست
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.