سفرهای زیارتی و پیشبینی بازیها
این داستان پیشبینی بازیهای جامجهانی و ارسال آن به وسیلهی پیامک برای شرکت در قرعهکشی حکایت عجیب و غریبی است که سر و ته آن چندان مشخص نیست. گزارشگران و مجریان برنامه به شیوهی اغراقگونهای ملت را به شرکت در این مسابقه دعوت میکنند و با شمارش معکوس دقایق باقیمانده برای ارسال پیامک نوعی بازی روانی به راه میاندازند که هدف آن جلب مشتری بیشتر است. از سوی دیگر٬ اولین منتفع این معامله مخابرات است که با ارسال هر پیامک ۲۲۲ ریال خالص به دخلش وارد میشود. اما از آنجایی که نمیشود خود مخابرات به طور مستقیم جواب این محبت علاقمندان را بدهد٬ ناگزیر بانک ملی ضلع سوم این مثلث را کامل میکند و اهدای جوایز را بر عهده میگیرد.
در بازیهای مختلف٬ بسته به اهمیت و حساسیت بازی و میزان تبلیغ مجریان و گزارشگران٬ میزان شرکتکنندگان هم بالا و پایین میرود. مثلا در همین بازی اخیر اروگوئه-غنا بالغ بر یک میلیون و هفتصد هزار نفر در مسابقه شرکت کردند. با خودم فکر کردم که با احتساب هر پیامک ۲۲ تومان چیزی نزدیک به ۴۰ میلیون تومان به کیسهی پرپول مخابرات وارد شده است. از آن سو بانک ملی به ۱۰ نفر از برندگان هریک مبلغ ۳۰۰ هزار تومان کمک هزینهی سفر زیارتی پرداخت میکند که مجموع هزینهاش میشود ۳ میلیون تومان. اگر این را از آن درآمد اولیهی ۴۰ میلیون تومان کم کنیم٬ در یک بازی اروگوئه-غنا ۳۷ میلیون تومان خالص از جیب خلقالله به جیب مثلث صدا و سیما – مخابرات – بانک ملی واریز شده است. این مبلغ را با کمی بالا و پایین ضرب کنید در تعداد بازیها تا نتیجهی میلیاردی آخر کار دستتان بیاید.
این که آیا شراکت در این مال بالسویه خواهد بود یا توافق دیگری شده است٬ چندان مهم نیست. اما به نظرم باید این گونه باشد که صدا و سیما همین که توانسته است برای برنامهی خود طرفداران بیشتری دست و پا کند و آدمهای بیشتری را پای تلویزیون بنشاند٬ برایش کافی است و کنار میکشد. بانک ملی هم با هزینهی ناقابل ۳ میلیون تومان در طول ۲ ساعت بازی چندین و چند بار نام خود را به گوش و چشم مخاطبان رسانده و به گمانم در مقایسه با قیمتهای سرسامآور تبلیغات در صدا و سیما٬ معاملهی بسیار مقرون به صرفهای کرده است. میماند مخابرات که واسطهی این امر خیر بوده است و این هدیهی ناقابل تماشاگران از شیر مادر هم برش حلالتر است.
میگویید نه؟ میگویید اینها که گفتم٬ همه توهمهای ذهن داییجان ناپلئونی یک آدم عاطل و باطل است که به زمین و زمان شک دارد؟ جواب این است که اگر تنها تفرج خاطر علاقمندان فوتبال در نظر بود و انتفاع مالی در این مراوده جایی نداشت یا دست کم در الویتهای بعدی قرار داشت٬ چرا در کنار پیامک٬ ایمیلی هم از برنامه در اختیار نگذاشتند تا آنها که نمیخواهند پول یامفتی به جیب مخابرات بریزند٬ راه دیگری هم پیش رو داشته باشند؟
بچهی خواهرم٬ پسربچهی ۸-۹ سالهای است که از روز شروع جام جهانی کار و زندگیاش را رها کرده و نشسته است به همین پیامکبازیها. شیوهاش هم این است که همیشه در هر بازی به من زنگ میزند و میپرسد که کدام تیم برنده خواهد بود و بعد هم پیشبینی مرا به نام خودش برای مسابقه میفرستد. گاهی فکر میکنم که از نظر مخابرات او نمونهی کامل یک مشترک ایدهآل است که در هر بازی٬ در کنار پیامکی که میفرستد٬ تماس تلفنیای را هم دو دستی تقدیم مخابرات میکند. چند روز پیش از من پرسید سفر زیارتی چیست. برایش توضیح دادم که منظور سفرهایی نظیر حج و سوریه و کربلا و مشهد است. به فکر فرو رفت که حالا اگر کسی بخواهد برود ترکیه تکلیف چیست؟ گفتم میتواند با هزینهی خودش برود. با این پول تنها باید به سفر زیارتی رفت. تکلیف همین است.
باز هم فکر کرد و موبایلش را برداشت که پیامکش را بزند. به گمانم عزمش را جزم کرده است که به سفر زیارتی برود.
اصلا چیز غریبی نیست
تو هر زمینه ای همینه و به نظر من ایرادی نداره
بالاخره راهی برای جذب بیننده و از طرف دیگه هیجان بیشتره
با معرفی e-mail موافقم
ولی اصلا با جوایزشون موافق نیستم؛بهتر بود کمی مرتبط به ورزش بود
پسر خواهر عزیز رو هم اگه تا ته جام جهانی چیزی نبرد خودتون ببرید یه سفر زیارتی بچه GODA DAR نشه!!!
یه چیز دیگه،نوشتت مثل همیشه قشنگ بود!!
سلام اخوی! اگرچه یه کم بی معرفتی ولی می خوام به وبلاگت توی وبلاگم لینک بدم. ایرادی نداره؟
bahal bood.
بلا نگیری الهی که کلی مارو خندوندی.
دمت گرم
الهی قربون پسر خواهرت بشم که همه چی بهش میاد جز سفر زیارتی.
نمیشه یکی از متنهایی که تو مینویسی رو شروع کرد و تا تهش نرفت. نمیدونم چی تو خودش داره که اینجوری آدمو میکشونه…