این استدلالهای عجیب
این یادداشت را در ستون گاهکِ صفحهی آخر روزنامه شهروند از اینجا بخوانید.
از عجایب زمانه، یکی هم این است که با رسیدن ماه رمضان، برخی یکهو نگران سلامتی روزهداران میشوند و تمام توصیههای پزشکی که از اوان کودکی تا کنون در مورد آب خوردن و خالی نگذاشتن معده و مفید بودن صبخانه و اینها به گوششان خورده است، پیش چشمشان ردیف میشود. بعد هم اصرار دارند که هر روزهداری را که به پستشان میخورد، متقاعد کنند که به فلان دلیل پزشکی، روزه گرفتن برای او جایز نیست و نباید با جسم خود چنین کند که میکند. حالا انگار خودشان در تمام سال اصول تغذیه و سلامت و بهداشت را در عالیترین شکلش به کار گرفتهاند و تنها مشکلی که برای نوع بشر در نظرشان باقی مانده، سو تغذیهی روزه داران در این یک ماه است. یک کسی هم نیست ازشان بپرسد که چطور به سیگار کشیدن و کمتحرکی و استرس و هزار عامل خطرساز دیگری که خودشان و دور و بریهاشان به آن مبتلا هستند کاری ندارند و تنها کم خوری و کمآشامی دیگران، آن هم در همین مدت محدود به چشمشان آمده است.
دیروز شاهد یکی از همین گفتوگوها بودم که یک طرف از هر علم و استدلالی که به ذهنش میرسید، مایه میگذاشت تا طرف دیگر را متقاعد کند که روزه گرفتن برایش مضر است. شواهد تاریخی راست و دروغ میآورد و از جامعهشناسی و پزشکی شاهدهای مندرآوردی فراهم میکرد تا حرفش را به اثبات برساند. سوی دیگر اما، استدلالش سادهتر، مطمئنتر و البته خدشهناپذیرتر از این حرفها بود. میگفت با روزه گرفتن احساس بهتری دارد و آرامش بیشتری را تجربه میکند. حالا نوبت نفر اول بود که بالای منبر روانشناسی برود که این حس و آرامشی هم که ازش سخن میگویی اشتباه است و ریشه در فلان و بهمان دارد و باید تربیتش کنی و اینها.
به نظرم یک بار برای همیشه باید این آدمها را جمع کرد و ازشان پرسید به شما چه؟ شما که خودتان همواره خواستار حفظ حریم شخصی شهروندان و معترض به دخالت حکومت در امور خصوصی ایشان هستید –و راست هم میگویید- آیا حواستان به خودتان نیست که چطور در محرمانهترین وجوه ذهنی و اعتقادی دیگران سرک میکشید و بدون اجازهای، سعی میکنید ایشان را متقاعد کنید که مانند شما فکر کنند. وانگهی، مگر کسی از شما راهنمایی خواسته است که خودتان را موظف به ارایهی اینهمه استدلال و اطلاعات میدانید.
این درست که یک سوی این داستان نگاهی است که به زور میخواهد همه را به روزه گرفتن وا دارد و به قول آقای رییس جمهور بهشت را به ایشان تحمیل کند. همان نگاهی که کمترین حقوقی را برای آن دسته از شهروندان که به دلایل مختلف قادر به روزه گرفتن نیستند برنمیتابد و حتی از تعبیهی محلهای مشخصی برای تغذیه این دسته از شهروندان هم خودداری میکند. سوی دیگر ماجرا اما، شهروندانی هستند که همان نگاه را در شکل دیگرش و در روابط شخصی و اجتماعی خود به کار گرفتهاند و عزم کردهاند که همه را متقاعد کنند که با خودشان و استدلالهای صدمنیکغازشان همراه شوند.
یک کلام، هیچ کدام اینها درست نمیگویند.
سلام.با گاهک شما در متخصصین آشنا شدم
گفتم سزی بزنم
پست اول رو خوندم.حرف حسابه .زیبا بود
موفق باشید
سلام
باز هم به نکته خیلی جالبی اشاره کردید
من هم به چنین افرادی زیاد برخورد کردم اما از استدلالهای بی اساسشون ….
سربلند باشید
سلام
باز هم به نکته خیلی جالبی اشاره کردید
من هم به چنین افرادی زیاد برخورد کردم امان از استدلالهای بی اساسشون ….
سربلند باشید